تجربه ها

ساخت وبلاگ
من کلا از نظر شخصیتی آدم پر انرژی پر جوش و خروش و گاهی حتی بیش فعالم 

در دوره ای از زندگی افسردگی بدی گرفتم و از بدی روزگار همون موقع با ادمهای نفهمی نشست و برخواست می کردم 

من توضیحی برای کاری نمیدادم و توضیحی هم برای رفتارشان نمی خواستم فقط وقتی اشتباهات کسی را می فهمیدم به حالت قهر چند وقتی ترکش می کردم بعدا که عمق نفهمی این افراد را فهمیدم و خودشیفتگی آنها را .به یک تجربه تلخ رسیدم که اصلا هم خوشم نمی آید و آن اینکه در برابر نفهم های خودشیفته اگر سکوت کنی آنها تو را موافق خود میدانند یا تعبیری مطابق میل خود از سکوت تو می کنند 

توضیح کنونی برای فرد خودشیفته ای نیست برای یک نفر قهرو است که تاریخ آنلاین بودنش و آفلایل بودنش دست خودشه منم به قهر و آشتی بودنش کاری ندارم قهر باشه ولی بدونه من قصدم ناراحت کردن اون نبوده 

و از آنجا که این وبلاگ ساخته شده برای تیر بریم سر اصل مطلب ،یک خر دیگه خودش را نشان داد که برخورد جدی کردم 

بعد یک خر دیگه واکنش نشان داد که بهش میگم کاش من تو ظرف زباله بازیافت بودم اما در بین آشغالهایی بدبو مثل امثال شما نبودم. 

 اینم از نظرم من در مورد جای فعلی خودم .از بوی بد مرده ها و آشغالها و کثافت ها حالم به هم می خورد(منظورم دنیای حال به هم زن مجازی است)

+ نوشته شده توسط سی در پنجشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 8:3 |
از گرفتاری های همیشگی من...
ما را در سایت از گرفتاری های همیشگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btirotaka بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 11:03