..........

ساخت وبلاگ
این پست عنوان داره ولی بذار نقطه چین

الان که از غار تنگ پا ی ان نا م ه اومدم بیرون و احساس راحتی و نفس کشیدن دارم دلم نمی خواد کسی مخصوصا استاد راهنم ام از من ناراحت باشه

ایشون در یکی از کلاسهایشان وقتی یک بچه ها گفت استاد مشخص کنید چی بخونیم

گفت روش کار من گردآوری است

منم می فهمم که استاد واقعی نباید یک لقمه نون بده دست شاگردش که فعلا سیر بشه باید غذا پختنو یادش بده

و اگه گله ای ام داشتم بابت این بود که .............................

نمی نویسم چون اومدم این پست رو بذارم که بگم من دلم نمی خواد از دستم ناراحت باشه

می دونم از بعضیا خوشش نمیاد چون اونو یاد یک خاطره ای میندازند ولی من گله ای نکردم از استادم پیش اون شخص برعکس گفتم اگه ایراد نمیگیره بهتر که من کارمو انجام میدم

بگذریم من مریض اینم که مبادا دیگران ناراحت بشند و با خودم گفتم برای خلاصی از این بیماری بذار با خودم دائم بگم جهنم هر کی ناراحته مشکل خودشه اما این تاریخ ده و بیست و سه دقیقه پنجشنبه  دو وجهی است یا نشان آشکار سکوت از روی ناراحتی یا نشان.......

این پستم همونطور که اول نوشتم از ترس عقب افتادن کار پایان نامه ننوشتم اصلا من دلم نمی خواد کسی از دستم ناراحت باشه

و ندیدم استادی آنلاین در دسترس باشه و ازش ممنونم

و گله ها هم بماند بعداآخه من چی بگم که نه تملق باشه هم راست باشه و هم بچگانه نباشه  و هم اگه کسی رو ناراحت کردم رنگ و بوی عذرخواهی داشته باشه و هم اگه فکر اشتباهی کردم خیلی ضایع نباشه

اینجاست که حضرت علی میگه:کو واژه ای که بتواند  ترجمان احساسات باشد؟

احساسات هم از نوع پاکش اوی خرهای فال گوش ایستاده من هیچ احساس خاصی به استادم ندارم

از لحاظ نوشتن این پست ایراد داره ولی پیداش نمی کنم

واژه رو پیدا کردم ولی نمیشه گفت

+ نوشته شده توسط سی در شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۶ و ساعت 7:11 |
از گرفتاری های همیشگی من...
ما را در سایت از گرفتاری های همیشگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btirotaka بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:52